5 the jack and the sun

 0    33 词汇卡    guest2461787
打印 检查自己
 
问题 答案
aware, I was not aware of the ringing phone.
aga dar
开始学习
آگاه بودم ، من از زنگ تلفن مطلع نبودم.
wasn't aware of that."
开始学习
از آن مطلع نبود. "
I'm aware of all that
开始学习
من از همه اینها آگاهم
badly, He hurt his arm badly playing with friends
baxrapy
开始学习
بدجوری ، او بازویش را بد بازی می کرد و با دوستانش بازی می کرد
I miss you badly,
开始学习
خیلی دلم برایت تنگ شده،
continue, You must continue to train
bardawam bun
开始学习
ادامه دهید ، شما باید به آموزش ادامه دهید
I don't know how to continue this sentence.
开始学习
نمی دانم چگونه این جمله را ادامه دهم.
error, Without music, life would be an error.
开始学习
خطا ،
An error was made
开始学习
خطایی صورت گرفت
experience, Rock climbing was a fun experience.
开始学习
تجربه،
field, The field of flowers looked so pretty.
kelga
开始学习
میدان ، میدان گل بسیار زیبا به نظر می رسید.
What a beautiful field!
开始学习
چه میدان زیبایی!
hurt, Her mouth hurt a lot.
开始学习
صدمه،
judgment, This girl has very good judgment
hukim
开始学习
قضاوت ، این دختر قضاوت بسیار خوبی دارد
It’s good judgment to recycle your aluminum cans
开始学习
بازیابی قوطی های آلومینیومی قضاوت خوبی است
likely, I will likely stay at home and watch TV tonight.
lawanaya
开始学习
به احتمال زیاد ، من امشب در خانه می مانم و تلویزیون تماشا می کنم.
He is likely to come
开始学习
به احتمال زیاد او می آید
It is likely to rain again.
开始学习
احتمال بارندگی دوباره وجود دارد.
rare, I like my steak rare.
dagman
开始学习
نادر ، من استیک خود را کمی دوست دارم
Rarely do I listen to the radio
开始学习
به ندرت رادیو گوش می دهم
request, The little girl requested a special gift from Santa Claus.
dawa krdn
开始学习
درخواست ، دختر کوچک هدیه خاصی از بابا نوئل درخواست کرد.
I will accept his request
开始学习
من درخواست او را می پذیرم
Excuse me, I have a request
开始学习
ببخشید من یک خواهش دارم
reside, My brother and his family reside in a lovely house on the beach.
nishta je bun
开始学习
اقامت کنید ، برادرم و خانواده اش در یک خانه دوست داشتنی در ساحل اقامت دارند.
result, Asa result of all the rain, the man had to climb on the roof.
anjam
开始学习
در نتیجه ، آسا در نتیجه تمام باران ، مرد مجبور شد از پشت بام بالا برود.
since, I have known John since 1976.
lawatay
开始学习
از آن زمان ، من جان را از سال 1976 می شناسم.
I have lived here since 1990.
开始学习
من از سال 1990 اینجا زندگی می کنم.
Since I was sick, I didn't go
开始学习
چون مریض بودم نرفتم
I haven't seen Tom since 1988.
开始学习
من از سال 1988 تام را ندیده ام.
visible, The moon and stars were visible in the night sky.
dyar
开始学习
قابل مشاهده ، ماه و ستارگان در آسمان شب نمایان بودند.
There were no visible dangers
开始学习
هیچ خطری قابل مشاهده نبود
wild, A fox is a wild animal
开始学习
وحشی ، روباه یک حیوان وحشی است
I'm afraid of wild animals.
开始学习
من از حیوانات وحشی می ترسم.

您必须登录才能发表评论。